سوییت هارت
شنیدم که عزم سفر از احمد ولی
رفتیم از این باغ حیدر سلیم
رفتی اونقدر آهسته و بی صدا که حتی صدای قدمهاتو هم نشنیدم
رفتی اونقدر آهسته وبی صدا
سوی جنگل
رفتی رفتی یکبار ندیدم رویته
سویلیعراقی
رفتی یکی دیگه رو گگ کنی خودت گگ میشی
سویتا بابھی
رفتی از برم شفیق مرید
شنیدم گریه پرسوز کردی دلبر غریب افتاده ام ندارم چاره آهنگ ای
رفتی گوزت به دلیل نفتی